عامل و منشا عصمت در اسلام
عامل و منشا عصمت در اسلام
عامل و منشا عصمت در اسلام
متکلمان اسلامی در این باره به دو عامل اشاره نموده اند :
1 . پیامبران و اولیای خاص الهی از نظر آگاهی و شناخت خداوند ، در مرتبه ای بسیار بالا
قرار دارند و هیچ چیز را برای رضا و خشنودی خداوند و عشق به او ، ترجیح نمیدهند.
به تغییر دیگر ، شناخت آنان از عظمت و جلال و جمال خداوند ، مانع از آن میشود که به غیر از خدا
توجه کنند و یاعشق بورزند و اندیشه ای جز رضای خدا را در سر بپرورانند. چنین افرادی همواه خدا
راناظر اعمال و کردار خود میدانند و اصولا در محضر چنین خدایی ، فکر گناه و معصیت به ذهن آنان
خطور نمیکند ، تا چه رسد به انجام آن.
اینان اگر خدارا نیز میستایند ، به دلیل شایستگی و اهلیت و
عظمت مقام الهی و نه چیز دیگر . به تعبیری دیگر ، آنان از سر عشق به مقام الهی عبادت میکنند.
2 . پیامبران و اولیای خاص الهی از نتایج نیکوی اطاعت خدا و پیامدهای ناگوار معصیت و گناه ، آگاهی
کامل دارند. بی گمان انسن عاقل اگر از نتایج ناگوار عمل خود آگاهی یابد ، طبعا از آن عمل رومیگرداند.
برای مثال ، فرد عاقلی که میداند اگر به سیم برق دست بزند میمیرد ، هرگز چنین کاری نمیکند
بنابراین او نسبت به این عمل ، نوعی مصونیت دارد . حال اگر افرادی مانند پیامبران و پارسیان از نتایج
بسیار ناگوار گناهان آگاه گردند _ بگونه ای که جهنم و عذاب را با چشم ببینند و از اراده ی نیرومندی
نیز برخوردار باشند _ طبعا به نوعی از گناه مصونیت میابند.
منشا عصمت پیامبران :
بنابراین منشا عصمت پیامبران الهی ، علم آنان نسبت به عظمت وجمال وجلال خداوندو آگاهی کامل
آنها از نتایج ناگوار گناهان است. این آگاهی همچنین سبب میشود اراده بر انجام یا ترک عمل نیز نیرومند تر
گردد. البته عنایات و امدادهای غیبی خداوند نیز شامل حال انان میشود ولی به گونه ای نیست
که اختیارشان را صلب کند بنابه آنچه بیان شد ، عصمت پیامبران الهی به سبب شایستگی ذاتی ،
مجاهدت های فردی و اجتماعی آنها و از سویی به دلیل عنایات و توجهات خداوند است.
عنایاتی که مسوولیت بیشتری برای آنان به ارمغان می آورد البته تاثیر امدادهای غیبی و عنایت های
خداوند در عصمت نوع اول بیشتر است.