چگونه به آثار ادبى بنگريم؟ ( فرهنگ ژاپن 1)
چگونه به آثار ادبى بنگريم؟ ( فرهنگ ژاپن 1)
چگونه به آثار ادبى بنگريم؟ ( فرهنگ ژاپن 1)
پيش از آغاز سخن بايد اشاره كنم كه صحبت كردن درباره ادبيات ژاپن با صفحات بسيار محدود، كارى نه چندان مفيد
و جالب باشد. از اين رو تصميم گرفتم مقاله اى ارائه بدهم كه در آن به نكات جالب توجهى در زمينه رابطه ادبيات و
علوم اجتماعى اشاره شود. ادبيات، رشته مستقلى است اما با رشته هاى ديگر نيز مرتبط. در نتيجه مطالعه آنها
در كنار ادبيات براى درك آن سودمند خواهد بود. علوم اجتماعى، تاريخ، روانشناسى و غيره رشته هايى هستند كه
در اين امر نقش بسزايى دارند. البته ناگفته نماند رابطه ميان ادبيات با ديگر رشته هايك طرفه نيست، و محققان آن
رشته ها نيز از مطالعه ادبيات استفاده مفيدى خواهند برد. اين مقاله براى شناساندن اين امر به رشتۀ تحرير در آمده است .
سهراب سپهرى در شعر “متن قديم شب “مى گويد:
در علفزار پيش از شيوع تكلم آخرين جشن جسمانى ما بپا بود. من در اين جشن موسيقى اختران را از درون
سفالينه بود شاعر اشاره دارد كه انسانهاى اوليه بمحض بدست آوردن توانايى تكلم، توانايى ديگر يعنى توانايى
حيوانى را از دست داده اند . در انجيل يوحنا چنين آمده است : در ابتدا كلمه بود و كلمه نزد خدا بود و كلمه خدا بود.
همان در ابتدا نزد خدا بود. همه چيز به واسطه او آفريده شد و به غير از او چيزى از موجودات وجود نداشت.
در او حيات بود و حيات نور انسان بود.
زبان ژاپنی ها :
زبان و توانايى تكلم، توانايى مطلق خدادادى بشر است. از آن روزهاى نخستين زبان بدون وقفه تكامل پيدا كرد و
به دست ما رسيد. ادبيات يكى از نشانه هاى تكامل زبان بشر است. يكى از قويترين ابزار احساسات ما است.
اما بايد بدانيم در دوران كهن ، امروزه آثار ادبى انسانها به ادبيات به طور ديگرى مى نگريستند؛ در آن دوران ادبيات
همانند هنرهاى ديگر تئا تر، هنرهاى تجسمى و غيره، در خدمت بقاى بشر بود. به عبارت ديگر، ، مثل موسيقى بشر
همواره بقاى خود را از خدا خواستار بود و ادبيات يك وسيله موثر براى رسيدن به اين هدف بشمار مى رفت.